خدا
 
درباره وبلاگ


wellcome to my blog
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 22
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 294
بازدید کل : 123534
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 41
تعداد آنلاین : 1



دنیا از نگاه من
wellcome




به آنها نور ‏و غذای كافی دادم. دير زمانی نپاييد كه سرخس سر از

خاك برآورد و تمام زمين را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع اميد نكردم.

در دومين سال سرخسها بيشتر ‏رشد كردند و زيبايی خيره

كننده ای به زمين بخشيدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. ‏من بامبوها را رها نكردم.

در سالهای سوم و چهارم نيز بامبوها رشد نكردند. اما من ‏باز

از آنها قطع اميد نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمايان شد.

در ‏مقايسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به

بيش از 100 فوت ‏رسيد. 5 سال طول كشيده بود تا ريشه ‏های بامبو به اندازه كافی قوی شوند.

ريشه هايی ‏كه بامبو را قوی می‏ ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نياز داشت را فراهم می ‏كرد.

‏خداوند در ادامه فرمود: آيا می‏ دانی در تمامی اين سالها كه تو درگير مبارزه با ‏

سختيها و مشكلات بودی در حقيقت ريشه هايت را مستحكم می ‏ساختی.

من در تمامی اين مدت ‏تو را رها نكردم همانگونه كه بامبوها را رها نكردم.
‏هرگز خودت را با ديگران ‏مقايسه نكن. بامبو و سرخس دو گياه متفاوتند

اما هر دو به زيبايی جنگل كمك می كنن. ‏زمان تو نيز فرا خواهد رسيد تو نيز رشد می ‏ كنی و قد می كشی!


‏از او پرسيدم : من ‏چقدر قد مي‏ كشم.


‏در پاسخ از من پرسيد: بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم: هر ‏چقدر كه بتواند.

 

‏گفت: تو نيز بايد رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه ‏بتوانیلبخند


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







جمعه 5 ارديبهشت 1393برچسب:داستان,داستان کوتاه,داستان اموزنده, :: 17:54 ::  نويسنده : aydaa