آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان دنیا از نگاه من wellcome همه مختارند، اما انتخاب که ناب و درست باشد ؛ مختار بودن منحصر به فرد می شود و ماندگار حتی در طول تاریخ ... 2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
در باب تربیت فرزند پرسیدم که بهترین راه تربیت کردن چیست؟ گفت: فرزند خود را مثل فرزند همسایه بزرگ کن. پرسیدم چگونه؟ گفت: وقتی فرزند همسایه در خانه تو میهمان است به او احترام میگذاری، حالش را میپرسی، وقتی از مدرسه برگشت ابتدا سراغ کیف و نمراتش نمیروی، در رابطه با نوع غذا نظرش را میپرسی، درباره زمان خوابیدن با او مشورت میکنی، نظرش را خیلی از مواقع جویا میشوی، پیش او با همسرت دعوا نمیکنی، بدان که فرزند تو و فرزند همسایه هر دو در خانه تو میهمان هستند یکی چند روز و آن دیگری چند سال، کافی است بدانیم این احترام است که احترام می آفریند و نه احساس مالکیت ...
2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
بعضی آدمها به راحتی آب خوردن در این دنیا آتش می خورند؛ مال یتیم ؛ مال مردم ، مال حرام ... ولی ما به سیرک که نیومدیم ؛ به دنیا اومدیم! یا نکنه من اشتباه میکنم ؟
2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
گاهی وقتا لازمه مثل یک رهبر ارکستر رفتار کنیم :
2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
پسری از مادرش پرسید: نویسنده : ؟؟ منبع : جادوی فکر بزرگ 2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
کسی که اعتقاد دارد دیگران باید مشکلاتش را حل کنند؛ همانند کسی است که برای گذر از رودخانه منتظر است تا آب آن خشک شود! نویسنده : ؟؟؟ 2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
عاقبت و آخر کار نشون داده: کلاه مردم رو که بر داریم باید سر خودمون بگذاریم ... کلاه بر سر مردم که بگذاریم ؛ سر خودمون بی کلاه می مونه ... و شاعر چه زیبا گفته : هر چه کنی به خود کنی ؛ گر همه نیک و بد کنی .
2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
در سفارش‏‌هاى لقمان به پسرش ناتان، این است که به او گفت: .... پسرم! از خدا چنان بترس که اگر با نیکىِ دو جهان به او برخوردى، باز هم بترسى که خدا کیفرت دهد؛ و چنان به خدا امیدوار باش که اگر با گناهان دو جهان به او برخوردى، باز هم امیدوار باشى که خدا تو را بیامرزد ...
2 آبان 1393برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : aydaa
حرف دلت را امروز بگو: اگر امروز گفتی میشه حرف دل اما اگر فردا گفتی میشه درد دل
اگر میخواهی..... رنگین کمان را ببینی..... باید یاد بگیری که باران را دوست داشته باشی.....
پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:سخنان زیبا"سخنی از طلا"متن زیبا", :: 20:3 :: نويسنده : aydaa
روزی تصميم گرفتم كه ديگر همه چيز را رها كنم. شغلم را، دوستانم را، زندگي ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرين بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم: آيا می توانی دليلی برای ادامه زندگی برايم بياوری؟ و جواب او مرا شگفت زده كرد. او گفت : آيا درخت سرخس و بامبو را می بينی؟ پاسخ دادم : بلی.
فرمود: هنگامی كه درخت بامبو و سرخس راآفريدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم... ادامه مطلب ...
یکی از سخت ترین کارای این دوره و زمونه اینه که
بخت آن کسی ست که بخشیده می شود؛
نظر یادتون نره
ادامه مطلب ...
اسمان ابی دلم برای ابر ها نیست مادرم!!دعایم کن که با دعایت دلم خانه درد ها نیست عزیز ترین غزیزانم روزت مبارک
به یاد میاورم لحظه های فراز را که او اعتبار میبخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می اورم افرای افراشته ای را به یاد می اورم مادرم را...
در پی گذشت سال ها هنوزم صدای قلب تو نوازشگر روح من مادر...روزت مبارک
مادر است درمهربانی بی مثل مادر استمهر و وفایش یک بغل
مادرم هستی من ز هستی توست تاهستم وهستی دارمت دوست
اسودگی از محن ندارد مادر.اسایش جانوتن ندارد مادر. دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش. مرنه غم خویشتن ندارد مادر...
پنج شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:روز مادر,اس ام اس روز مادر, تبریک روزمادر, :: 12:12 :: نويسنده : aydaa
چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:خنده دار,عکس های خنده دار ,عکس های بانمک, :: 22:40 :: نويسنده : aydaa
دستانت بوی زحمت پدرم
مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد. مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت. او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم.
دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:آبدارچی,مایکروسافت,شرکت,امپراتور,مواد غذایی,ایمیل, :: 13:23 :: نويسنده : aydaa
چند قورباغه از جنگلی عبور می كردند كه ناگهان دو تا از آن ها به داخل گودال عمیقی افتادند . بقیه قورباغه ها در كنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند كه دیگر چاره ای نیست و شما خواهید مرد. دو قورباغه این حر ف ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان كوشیدند كه از گودال بیرون بپرند . اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند كه دست از تلاش بردارید، چون نمی توانید از گودال خارج شوید، به زودی خواهید مرد. بالاخره یكی از دو قورباغه ، تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. او بیدرنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد. اما قورباغه دیگر با حد اكثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می كرد. بقیه قورباغه ها فریاد می زدند كه دست از تلاش بردار ، اما او با توان بیشتری تلاش كرد و سرانجام از گودال خارج شد. وقتی از گودال بیرون آمد، بقیه قورباغه ها از او پرسیدند : مگر تو حر فهای ما را نشنیدی؟ معلوم شد كه قورباغه ناشنواست . در واقع او تمام مدت فكر می كرده كه دیگران او را تشویق می كنند!!!
چیستان 1- آن چیست که یکی است و همیشه با تو است؟
پاسخها در ادامه مطلب
ادامه مطلب ... تفاوت بی پول و پولدار
پـــــــــول دار
۱- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : یا رژیم دارد یا غذاها باب طبعش نیست.
۲- اگر لباسش کوتاه و بی قواره باشد می گویند : معلوم نیست از کدام بوتیک خریده.
۳- اگر پیاده راه برود می گویند : کار عاقلانه ای میکنه پیاده روی برای سلامتی بدن لازمه. ۴- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : ببین چه کار واجبی داره که اینقدر عجله می کنه.
۵- اگر از اداره بیرون کنند می گویند : چون مداخلش و عایداتش زیاد بود حسودها برایش زدند. ۶- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : احتیاجی نداره حالا استراحت می کنه.
۷- اگر بمیرد می گویند ؟
بـــی پــــــول
1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : بیچاره عادت نداره غذاهای خوب بخوره.
۲- اگر لباسش کوتاه و بی قواره باشد می گویند : نیگاش کن ، لباس به تنش زار می زنه.
۳- اگر پیاده راه برود می گویند : جون سگ داره این همه راه رو می خواد پیاده بره.
۴- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : انگار از قحطی برگشته.
۵- اگر از اداره بیرون کنند می گویند : دزدی کرده.
۶- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : لش تن پرور حال کار هم نداره. ۷- اگر بمیرد می گویند : خدا بیامرزدش.
این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم.اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود. و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد.... حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت. ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود رابیرون آورد و گفت:مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم.
مادر با شنیدن این جملات زیبا از زبان کودکش متحیر ماند وبه فکرفرو رفت...
تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ،قلب کوچیک من. *************************** با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . . . ******************************* دوستان شما مثل طلا و جواهر هستند، به دست آوردنشون سخته، ولی نگه داشتنشون سخت تره… لطفا در نگهداری دوست کوشا باشید! ******************************** عشق تو تعطیلی نداره ،به فکر خودت نیستی فکری به حال خستگی ما بکن **************************** برای نزدیکی و همگرایی قوم خویش ، کمک بهم و ستیز با نادانی و ناراستی را پیش گیرید . نادانی ، خودخواهی به بار می آورد *************************** امروز بهترین ساعتم را شکستم چون لحظه های بی تو بودن را به رخم می کشید *************************** عزیزم بهترین انتخاب عمرم همراه شدن با تو در مسیر زندگی است هر چیز خوبی در دنیا فقط یکیست ****************************** پین کدتیم رفیق ، سه بار اشتباه بزنی فنا میشیم ، درست بزنی فدات میشیم ! *************************** نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد ، نمی دانم نداشتن ات سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد . *************************** دوستم قلبی اگر باشد دعایت می کنم / جان اگر خواهی فدایت می کنم / با تو ام ای گل ، تو تنها نیستی / گوش کن زیبای من ، هر شب صدایت می کنم . *************************** غرق ترانه میشوم از نگاه گاه گاه تو / کاش خانه ای بنا کنم در حوالی نگاه تو . *************************** میان قلب من عشق تو پیداست / لبانت مثل گل خوشرنگ و زیباست / مشو غمگین اگر از هم جداییم / که بی رحمی همیشه کار دنیاست . ************************** هرچند نمیدانم خواب هایت را با که شریک میشوی اما هنوز شریک تمام بیخوابی های من تویی . ************************** تو فکر نکن سکوت من ذکر فراموشی توست / بدون که هر لحظه دلم در ه یاد توست . ************************* شب ، کاش میشد با تو از عمق وجود ، از ته لحظه ی تنهایی دل ، سخنی گفت به پهنای خیال ، تا که در ظلمت خود ، مرا برداری تا خاطر یار . یه روز یه قورباغه از یه گربه می پرسه: قور قور قوربانت بشم کلاس چندمی؟
حیف نون از کلاس راهنمایی رانندگی میاد، بهش میگن مار باباتو نیش زد فوت کرد، میگه : از پشت زدش؟ میگن آره، میگه مار مقصره...
یه روز یه مردی باعجله پیش دکتر میرود و میگوید: سلام دکتر! زود بیا ، آپاندیس زنم درد گرفته. دکتر می گوید: من که یک هفته پیش آپاندیس زنتان را عمل کردم، مگر میشود یک زن دو تا آپاندیس داشته باشد؟ مرد می گوید: نه، ولی یک مرد که می تواند دو تا زن داشته باشد!
در راستای گران شدن قبض آب و برق:
این سوال مدتیه ذهنم رو مشغول کرده :
حیف نون داشته از خیابون رد می شده یه دفعه ماشین می زنه بهش تیکه پاره اش میکنه...
آقای دست و دل باز تصادف کرده بوده نشسته بوده وسط خیابون می زده تو سرش که ماشینم! ماشینم داغون شد! خاک تو سرم شد. افســـر میره بهش میگه : بدبخت انقدر حرص ماشینتو خوردی که نفهمیدی دست چپت از مچ قطع شده! آقاهه یه نگاه کرد به دستش گفت: یا حضرت عباس، ساعتــــــــــــــــــــــم!!!!!!!!!!!!!!
حیف نون با لباس تو رودخونه شنا میکرده ، ازش میپرسن چیکار میکنی؟ حیف نون میره دستشویی در می زنه یه عربه می گه:اهم.. حیف نون می گه: حالا اسمت چیه می گه: محمد حسن خلیل. حیف نون می گه: ای پدر سوخته ها سه تایی باهم رفتین توالت؟ پنج شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 22:52 :: نويسنده : aydaa
مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل همیشه بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و تعدادی هم سوار می شدند.در ایستگاه بعدی یک مرد با هیکل بزرگ، قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد. وقتی سارا دخترك هشت سالهای بود، شنید كه پدر و مادرش درباره برادر كوچكترش صحبت میكنند. فهمید كه برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند پدر به تازگی كارش را از دست داده بود و نمیتوانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید كه پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه میتواند پسرمان را نجات دهد ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي ميكرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست ميانداختند. دو سكه به او نشان ميدادند كه يكي شان طلا بود و يكي از نقره. اما ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب ميكرد. اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهي زن و مرد ميآمدند و دو سكه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب ميكرد. تا اينكه مرد مهرباني از راه رسيد و از اينكه ملا نصرالدين را آنطور دست ميانداختند٬ ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه طلا را بردار. اينطوري هم پول بيشتري گيرت ميآيد و هم ديگر دستت نمياندازند. ملا نصرالدين پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نميدهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آنهايم. شما نميدانيد تا حالا با اين كلك چقدر پول گير آوردهام. یه روز یه آقایی نشسته بود و روزنامه می خوند که یهو زنش با ماهی تابه می کوبه تو سرش مرد می گه: برای چی این کارو کردی؟ 1, 2 , 3 |